۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۸, شنبه

دجالیسم: بخش دهم لژ صهیونیست ایرانی<لژ تهران پیشین>

لژصهیونیست ایرانی

این لژادامه و جایگزین لژ سابق معروف لژ تهران است . در هنگام جنگ ایران با صدام با همکاری با دلالان اسلحه و شخصیتها امنیتی

اسراییلی مانند ژنرال اسراییلی امیران نیر(50.3)، و سفر این ژنرال همراه با سران امنیتی امریکا به ایران و ملاقات انها با مقامات بلند پایه در ایران و خرید موشکهای امریکایی از راه اسراییل نقش مهمی ایفا نمود. هین موضوع موجب بالا بردن اهمیت این لژ گردید. بخاطر جو اجتماعی و سیاسی موجود کنونی گزیده های این لژ را در داخل ایران یهودیانی که خود یا پدران انها به اسلام شیعه (نه اسلام سنی) گرویده اند تشکیل میدهند. تاریخ نشان داده که شیعه شدگان این لژ از شیعه های متولد در شیعه متعصب تر میباشند(50.6) . لژصهیونیست ایرانی همواره با لژهای برنده کا میکند بر علیه غیر فراماسیونی ها. در انتخابات کنونی انها

به جانب لژ حجتیه و بر علیه میرحسین موسوی فعال بودند و در اختلافات میان لژی بین احمدی نژاد و هاشمی رفسنجانی سکوت کردند.

اقای عسگر اولادی مسلمان صدر استادان اعظمی این لژ نامبرده میشود. این لژ

بیشترین فعالیت خود را در موارد اقتصادی و تجارت خارجی بکار گرفته است.

دیگر از کاران این لژ در اختیار گزاردن اسامی فعالان حزب کمونیستی توده از طریق منابع خارجی به ان لژ از طریق انگلیس به ضد اطلاعات ارتش پاکستان و سپس در اختیار اقای عسگر اولادی مسلمان قرار داده شد. اقای عسگر اولادی مسلمان سپس انرا در اختیار اقای هاشمی رفسنجانی از لژ روحانیت گذاشت(60.3) که موجب اعدام

بسیاری از نظامیان زبده توده ای که در حال جنگ با صدام بودند بوسیله ریشهری گزیده حجتیه شد. از سوالهای تاریخی این است که

1) اگر اسراییل در این موضوع دخالت نداشت، چرا اسامی از جانب فراماسیون جهانی مستقیما در اختیار اقای هاشمی رفسنجانی گه از

گزیده های اعظم میباشد، قرار نگرفت؟

2) ایا لژ صهیونیست ایرانی، با این کار و از بین بردن افسران ماهر و با تجربه ایرانی که به قهرمانان نجات خوزستان مشهور شده

بودند ، و با تضعیف ارتش ایران و کمک به صدام برای ادامه جنگ فرسایشی و تضعیف دو کشور مسلمان که همانا خواسته اسراییل بود کمک نمی کردند؟

این سوالی است که تاریخ خواهد خواست که، امثال اقای هاشمی رفسنجانی ها بایستی به ان پاسخ دهند.

ادامه دارد...


هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر